جدیدترین و جذاب ترین جملات فیس بوکی
روباهی داشت با موبایلی شماره میگرفت زاغه از بالای درخت گفت:
پایین آنتن نمیده بده برات شماره بگیرم!!
روباه تا موبایل رو داد به زاغ راغ گفت :
این عوض اون قالب پنیری که کلاس سوم ابتدایی ازم زدی!
*****جملات فیس بوکی*****
مترسک گفت:تو گواه باش که مرا برای ترساندن آفریدند...
اما من عاشق پرنده ای بودم که از ترس من از گرسنگی مرد...
*****جملات فیس بوکی*****
واکنش آقایان به رنگ موی همسرشان:
انگلیسی ها :عزیزم مثل فرشته ها شدی!
آمریکاییها :عزیزم ماه بودی ماه تر شدی!
ایرانیها :هر چی من بدبخت کار کنم، بده آشغال بمال به سرت...!
*****جملات فیس بوکی*****
دختر: مامان من زن این مرد نمی شم!
مادر: چرا دخترم؟
مگه این مرد چه عیبی داره؟
دختر: اون به جهنم اعتقاد نداره مامان!
مادر:تو با اون ازدواج کن،
من خودم کاری می کنم که جهنم رو از نزدیک ببینه!!
*****جملات فیس بوکی*****
ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﻴﻦ ﻓﻼﺳﻚ ﻭ ﻓﻼﻛﺲ ﻣﻰﻣﻮﻧﻢ! ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻛﺪﻭﻡ ﺩﺭﺳﺘﻪ؟
*****جملات فیس بوکی*****
داداشم یه تعمیرگاه باز کرده،
اسم زنشو گذاشته رو اسم تعمیرگاه...
اگزوز سازی میترا!!!
*****جملات فیس بوکی****
حکایت آن مرد را شنیده ای؟
که نزد روانپزشک رفت، و از غم بزرگی که در دل داشت گفت،
دکتر گفت :به فلان سیرک برو آنجا دلقکی هست،
آنقدر میخنداندت تا غمت را فراموش کنی.
مرد لبخند تلخی زد و گفت :من همان دلقکم
*****جملات فیس بوکی**
زحمت دارد...
آدم بودن را میگویم!
این را میشود از مترسک ها آموخت آن ها تمام عمر می ایستند تا آدم حسابشان کنند.